جور وا جور

هر چی گیرم بیاد میزارم و از هر چی خوشم بیاد می نویسم

جور وا جور

هر چی گیرم بیاد میزارم و از هر چی خوشم بیاد می نویسم

۴۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

یه زمانی مدام این جوانها گوشی می انداختند پایین و میزان شکستن رو ارزیابی می کردند. جدیدا همچین فیلمی ندیده ام. گوشی ها هم یه روزی ارزیان بود. آیا الان هم همچین کاری در ایران می کنند؟


شک دارم. فکر می کنم تب ماجرا در کل دنیا هم خوابیده و گوشی ها با قابلیتهای دیگه ارزیابی می شوند و مورد توجه قرار گفته اند.

وب هم تردهای جالبی داره.


نداره؟

طبق معمول بنزین گران شد یا می شود و مردم هجوم بردند به پمپ بنزین ها. 

معلوم نیست مثلا با 50 لیتر که 500 تومان ارزان تر می خرند یعنی با 25 هزار تومان قرار است چه بکنند؟ یعنی وقتشان و آن چند ساعتی که در صف می مانند آنقدر بی ارزش است؟ به گمانم آنها که به صف می روند کمبودهای دیگری دارند و اصلا مسئله صرفه جویی پول نیست. 

به نظر شما مشکل چیه؟


هجوم مردم به پمپ بنزین


:(

چه عکسهای قشنگی از غروب در جزیره کیش

بقیه رو اینجا ببینید


این تحلیل رو پسندیدم که در ویرگول منتشر شده: ببینید . و قبول دارم ترافیک تقلبی میشه ساخت. اصلا خود من همین کار رو کردم. مدیر شرکت ناراجت بود که به مشتری قول دادیم ورودی از گوگل رو برسونیم به 3 هزار در روز و حداکثر 700 شده. یه تست زدم و براش یه ربات نوشتم و اجرا کرد. به مرور در عرض یک هفته ترافیک رو بیشتر کردم و رسوندم به همون سه هزار. آی مشتری خوشحال شد و فورا بقیه پول شرکت رو داد. حقوقهای ما چند نفر هم که عقب افتاده بود رسید.


کار بدی کردم همه راضی شدند؟

برای اینکه سه نشه ترافیک رو همینجوری تا سه ماه نگه داشتم و به مرور کم شد تا پایان قرارداد. جوانی و خامی که میگن همینه. 

ولی من نفهمیدم چرا فروش مشتری هم بیشتر شد . فکر کنم از اینکه ترافیکش زیاد شده بود، انرژی گرفت و کارهای دیگه کرد که احتمالا اون کارها فروش رو برد بالا نه ترافیک مصنوعی. ولی همه چی به اسم ترافیک گوگل ثبت شد


پس تقلب همچی بد هم نیست. من که اصلا بهش نمیگم تقلب



پربیننده ترین خبر چند ساعت گذشته در سایت خبر فارسی، شایعه برکناری شفر، جانشینی مجیدی و واکنش شفر و مدیرعامل استقلال به این خبر بود. طبق معمول همه کاسه و کوزه ها رو سر مربی خارجی می خواهند خراب کنند. به فرض هم مجیدی بازیکن بزرگی بود، که به نظرم اصلا نبود، طبق کدام تجربه و دیسیپلین گذشاته اند مربی شود و حالا سرمربی اش کنند؟

میلیونها نفر به این تیم عشق و علاقه دارند، چرا باید این پشتوانه رو ندیده بگیرند و مربی کوچکی بیاورند؟

همین شفر هم بد کار نکرده، تیمی که ته جدول بود رو از منصوریان تحویل گرفت تا مرحله شانس قهرمانی بالا آورد. دیگه باید چه کار کند. مجموعه مدیریتی استقلال خودش ایراد دارد و حاشیه سازی می کند


با نظرم بگذارند شفر بماند، عاقلانه تر است


جهت اطلاع خبر کارت سوخت و بنزین داره اون خبری که گفتم رو میبره به حاشیه


مادرم یه مدتی رفته بود شهر دیگه و نبود. وقتی اومد بدو بدو رفتم سمتش و براش با آغوش باز کردم اونم با دستانی که زیاد رو به بالا باز شده بود. قبلا چنین کاری نمی کردم یعنی احوالپرسی داغ بود اما نه این شکلی. خلاصه نوآوری جذابی بود. هر دو کیف کردیم.


مادرم ای بهتر از فصل بهار

مادرم روشن تر از هر چشمه سار


:)



گل محمدی دوست داشتنی در روزی مهم بالاخره هدیه لازم رو به پرسپولیس داد تا راه قهرمانی آسان تر شود. خوشحالم بروبچز پرسپولیسی !!!


گل محمدی: می توانستیم بیشتر به استقلال گل بزنیم

از هواداران پدیده ممنونم چون وقتی از اتوبوس پیاده شدیم فقط تشویق پدیده را شنیدیم و این پشتیبانی دلیل اصلی برد ما در بازی امروز بود. از تک تک مردم تشکر می‌کنم و امیدوارم در پایان لیگ جایگاه خوبی به دست بیاوریم. بازی سخت و نفس گیری مقابل یک تیم با مربی خوب داشتیم، بازی کردن با استقلال واقعا سخت است ولی فکر می‌کنم شیوه بدی نداشتیم و گل زدیم و از آن محافظت کردیم. هیجان بازی بالا بود، بازی بیشتر هیجانی بود تا موقعیت های آشکار داشته باشد. حتی می شد گلهای بیشتری بزنیم ... می‌شد به گل‌هایمان اضافه کنیم...


بدقول تر از ما یعنی نیست؟ گیر نده بابا راستش قبول دارم در بیشتر کارها کمی از برنامه زمان بندی شده عقب می افتم اما همش دست من نیست. مشتری هم در طول کار دایم نظراتش رو تغییر میده و همین کارها رو عقب میندازه. اگه قبول نکنی هم که نمیشه. بعضی وقتها خب راست میگه و کیفیت کار میره بالا. به نور مشتری بدقلق هم خوردم که رست منو کشیده و صاف کرده تا کار تموم شده. اونقدر دقیق و حساب شده که چاره ای جز پیچوندنش نداشتم چون حس کردم داره ازم سو استفاده میشه و کار زیادی تحویل میدم.

اوایل که شروع کرده بودم خیلی لذت میبردم کار تحویل بدم اما جدیدا حس میکنم نباید با مشتری زیاد حرف بزنی چون دایم خواسته هاش بیشتر میشه


:)

راستش دیروز خیلی اذیت شدم از اینکه بنویسم. خیلی ارور میداد سایت و دیشب هم بالا نمی اومد اصلا. اما بزنم به تخته یکی دو ساعته خوب شده و سریعه. دم همه بچه های فنی که درگیر سایت بودن گرم. 

راستش با خودم فکر کردم دیگه براشون به صرفه نیست لابد و میخوام رهاش کنند. من میگم حیفه ولی وقتی بودجه نباشه چه میشه گفت و باید بهشون حق داد

در این اوضاع کساد نوشتن و کاربرانی که ارزش تجاری ندارند، وبلاگه داری پول دور ریختنه

آهای مدیر بلاگ اندیشه کن و راه حلی بیاب

اعتبار و ترافیک سایت روبه چیزی تبدیل کن که هم خودت لذت ببری و هم کاربران


دم شما گرم


داره درباره ما حرف میزنه. یعنی هر کی که لینک میده سئو کاره؟ من که از بی کاری می نویسم و به هر چی خوشم بیاد گیر میدم و حتی لینک میدم. یکی میاد میگه رای خراب کاری لینک داده و یکی دیگه میگه داره لینک بیلدینگ مینکه. تکلیف چیه این وسط؟


"شما که سئو می کنید صرفا برای گرفتن لینک در سایتها حاضر می شوید یا مودبانه یه چیزی می گید و لینک می گذارید یا ربات ها براتون این کار رو می کنند؛ شما قومی خبیث هستید.


آنچه خواندید چکیده دیدگاه هر مدیر سایتی است که به نوعی اجازه مشارکت مخاطب در سایتش را داده است: از پذیرش کامنت و پست در فروم بگیر تا رپورتاژ و نوشتن مقاله و ..."  اینجا و اینم حرف پایانی:


حداقل خاصیت یک لینک این است که راهی برای رسیدن گوگل به صفحه دیگری را باز می کند و این احتمالا به پروسه ایندکس شدن آن صفحه دیگر کمک می کند. همین یک خاصیت باعث می شود که لینکهایی که واقعا هیچ اعتباری دارند نیز بی ارزش نباشند.


پس حالا کامنت بزارید که ای سئو کار خبیث


:(

قناری مست بخون. برای من که به نوعی بچه پاستوریزه به حساب میام و اگه شلوغ کاری هم بخوام بکنم با کمک دوستامه، یه جورایی همه چی این گفتگو تازه بود. حمال!!! خنده دار بود. پرنده بنده خدا رو می کنند حمال تخمهای بقیه قناریها. بخونید شما هم

قناری مست بخون و قناری حمال


کلا با نگه داشتن پرنده در خانه مشکل دارم و همیشه فقط از کنار پرنده فروشی ها رد شد و حتی با کنجکاوی داخلشون رو هم نگاه نکردم. کار جالبی نیست به نظرم


اون دره که میگفتم هم نرفتم. یعنی نشده که بروم. دوستان بدقولی کردند


خب جمعه همه میرن شادی و منم قراره برم یه پارک ملی رو ببینم. این پست رو از قبل زمان بندی کردم و خوش میاد. پارک ملی تندوره در شمال خراسان، شهرستان درگز. زیستگاه پلنگ و اوریال. ببینم چطور میگذره

هیچ تضمینی وجود نداره درباره اش هم بعدا بنویسم علی الحساب می دونید که یک پارک ملی اونجا هست. خود منم نمی دونستم


تجربه خوبی باید باشه خصوصا که این روزها زیاد باران میاد و همه جا حسابی سبز است. بهار است و فصل جفتگیری، شاید آهوها رو مشغول این کار دیدم. چه دیدی دیگه، شاید شد

ظاهرا به شیرینی حساسیت دارم و باید کمتر بخورم. برگه سیب و کشمش این روزها زیاد خوردم و سرم می خوارد و پشت گردنم. چقدر سخته دل کندن از شیرینی. شادم میکنه هر لقمه از شیرینی که میخورم. چی بخورم پس؟

در صفحه وبلاگهای بروز شده ، کمی کنجکاو شدم و همه چهل وبلاگ آخر آپدیت شده همزمان با وبلاگ خودم رو بازدید کردم.  بیشتر آنها وبلاگهایی برای ساپورت سایتهای دیگر هستند و نه بلاگرهایی که برای خودشان می نویسند. کمتر از ده تا واقعا وبلاگ بودند با نویسنده های حقیقی و بقیه یا ربات هستند یا کارمند جایی که می نویسند تا به آن جا لینک کنند. اگر بخواهم طبق محتوا و ارزش گذاری خودم بگویم دقیقا پنج وبلاگ در بین چهل وبلاگ.


البته در مدت بررسی هم دایم ارور 504 میداد. سرور سایت قطعا مشکل داره. خب وضعیت وبلاگ نویسی نگران کننده است.

متوجه شدید دیگه؟ اگه شک دارید خود شما هم چهل وبلاگ آپدیت شده را چک کنید


یعنی نباید در اینجا بنویسم؟

تازه میخواستم فعال بشما


پدیده سال جدید بدون هیچ شکی باران است. آنقدر بارید و آنقدر سیل راه انداخت که هیچ شبهه ای در کار نگذاشت. در این بین اکثر هموطنان شادند و گروه اندکی غمناک سیل. امیدوارم با رونق کشاورزی کمی از فشار اقتصادی موجود بر مردم روستا کمتر بشه و نفس راحتی بکشند