جور وا جور

هر چی گیرم بیاد میزارم و از هر چی خوشم بیاد می نویسم

جور وا جور

هر چی گیرم بیاد میزارم و از هر چی خوشم بیاد می نویسم

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کار» ثبت شده است

نظر شما درباره شرکتی که مدتهاست آگهی استخدام نداره چیه؟ بیایید چند مورد رو بررسی کنیم: 

  • تعطیل شده
  • نیاز به نیروی جدید نداره
  • کل شرکت رفته به کشور دیگری و دیگر در داخل آگهی نمی دهند
  • نیروهاش رو با روشی غیر از آگهی دادن جذب میکند
  • از گرفتن نیرو از راه آگهی ناامید شده است
  • پول آگهی دادن ندارند
  • نمی دونند میتونند آگهای بدهند
  • این گزینه رو فراموش کرده اند
  • سایتهای آگهای خوبی وجود ندارند
  • حوصله تماسهای زیاد بعد از آگهی دادن رو ندارند
  • قیمت و هزینه آگهی زیاد است
  • زمینه کاری شرکت عوض شده است
  • شرکت در شرکت بزرگتری ادغام شده است
  • جذب نیرو را به شرکتی کاریابی می سپارند
  • کارآموز می گیرند و تبدیل به نیرو می کنند
  • خود افراد برایشان رزومه می فرستند و از آن را استخدام می کنند
  • و کلی احتمال دیگر.

شما چه فکری می کنید؟ چیزهای دیگه ای هم میشد اضافه کرد. بگذریم نظرتون رو بزارید. برای نمونه این و این صفحه در جابینجا رو ببینید (در زمانی که لینک دادم، هیچ آگهی استخدامی نداشتند، ممکن است بعدا داشته باشند که من بی تقصیرم در اون صورت). فکر کنم سایت مطرحی برای استخدام و کاریابی باشه. بعد از گذاشتن لینک یک گزینه دیگر هم اضافه شد: شاید اون شرکت هیچوقتی در سایتی آگهای استخدام نگذاشته و این صفحات بدون اجازه شرکتها ساخته شده اند.

به هر حال با اجازه یا بی اجازه، فعلا که خالیه

:)

یه زمانی اینجوری در وب فارسی لینک میدادن: صدها لینک در یک صفحه. خب اون روزها برای گوگل هم مهم بود اما دیگه نیست. به هر حال بد نیست تجربیات گذشته رو ببینید.  یه چیزی هم بود به اسم دایرکتوری یا فهرست که اونم دورش گذشت. بلاگرها یا مدیران سایتها لازم بود وبلاگ/سایت خود را در دایرکتوری ثبت کنند. و بعدا مدیر دایرکتوری سایت رو بررسی می کرد و اگه شرایطش رو داشت اون رو دسته مورد نظر قرار میداد.

مبحث دایرکتوری با نیاز به قرار دادن سایتها و وبلاگهای هم موضوع و هم رتبه در یک دسته ، مطرح شد. بعدا که وب رشد کرد و راههای بهتری برای دسترسی به اطلاعات پیدا شد مثل سوشال نت ورکها و موتورهای جستجوی قوی تر، دیگه ایده معرفی و بررسی تک به تک سایتها توسط انسان منسوخ شد و اینک چیزی به اسم دایرکتوری بخشی از تاریخ وب است. دایرکتوریهای مهمی چون یاهو، DMOZ و غیر در وب بودند.

به هر حال وب دایم در حال تغییر است و مفهوم جستجو هم دایم در حال بروزشدن و هماهنگ تر شدن با نیاز کاربران. تا ببینیم در آینده کار به کجاها کشیده میشه

این تحلیل رو پسندیدم که در ویرگول منتشر شده: ببینید . و قبول دارم ترافیک تقلبی میشه ساخت. اصلا خود من همین کار رو کردم. مدیر شرکت ناراجت بود که به مشتری قول دادیم ورودی از گوگل رو برسونیم به 3 هزار در روز و حداکثر 700 شده. یه تست زدم و براش یه ربات نوشتم و اجرا کرد. به مرور در عرض یک هفته ترافیک رو بیشتر کردم و رسوندم به همون سه هزار. آی مشتری خوشحال شد و فورا بقیه پول شرکت رو داد. حقوقهای ما چند نفر هم که عقب افتاده بود رسید.


کار بدی کردم همه راضی شدند؟

برای اینکه سه نشه ترافیک رو همینجوری تا سه ماه نگه داشتم و به مرور کم شد تا پایان قرارداد. جوانی و خامی که میگن همینه. 

ولی من نفهمیدم چرا فروش مشتری هم بیشتر شد . فکر کنم از اینکه ترافیکش زیاد شده بود، انرژی گرفت و کارهای دیگه کرد که احتمالا اون کارها فروش رو برد بالا نه ترافیک مصنوعی. ولی همه چی به اسم ترافیک گوگل ثبت شد


پس تقلب همچی بد هم نیست. من که اصلا بهش نمیگم تقلب



بدقول تر از ما یعنی نیست؟ گیر نده بابا راستش قبول دارم در بیشتر کارها کمی از برنامه زمان بندی شده عقب می افتم اما همش دست من نیست. مشتری هم در طول کار دایم نظراتش رو تغییر میده و همین کارها رو عقب میندازه. اگه قبول نکنی هم که نمیشه. بعضی وقتها خب راست میگه و کیفیت کار میره بالا. به نور مشتری بدقلق هم خوردم که رست منو کشیده و صاف کرده تا کار تموم شده. اونقدر دقیق و حساب شده که چاره ای جز پیچوندنش نداشتم چون حس کردم داره ازم سو استفاده میشه و کار زیادی تحویل میدم.

اوایل که شروع کرده بودم خیلی لذت میبردم کار تحویل بدم اما جدیدا حس میکنم نباید با مشتری زیاد حرف بزنی چون دایم خواسته هاش بیشتر میشه


:)