لامصب میدونی همشه یک صحنه و تصویر است اما همون یک صحنه هم دایم منو وسوسه میکنه که برم. برم و کنار بقیه یا تنها به این خانه های رنگی به این صخره و به این منظره خیره شوم. کدوم منظره؟ بفرمایید:

ذهن رو قشنگ درگیر خودش میکنه و خیره میشی به روبرو. آدمهای مست و خشوحالی که روی صخره نشسته اند یا در کوچه ها می لولند رو شاید ببینم و شاید نبینم . نه. نمیشه. باید برم.
اروپا از اون دست مقاصدی است که هنوز به نظرم کشف نشده. همه زرتی میرن فراسنه و ایتالیا و آلمان. حتی همین منظره که می بینید هم مشهوره. من بیشتر با رومانی، مجارستان، بلغارستان و بافت شرقی اروپا حال می کنم حتی لتونی و لیتوانی. از اون تیکه سردش یعنی دانمارک و فنلاند و ایسلند کمتر خوشم میاد چون سرمایی هستم.
یادمون نره که روسیه هم بخشی از اروپاست اما اونقدر وسیع و متنوعه که فرهنگش رو متفاوت تر از اروپا می دونیم و وقتی میگیم تور اروپا منظورمون قطعا روسیه نیست و حتی ترکیه هم نیست.
شما چه برنامه ای برای سفر دارید؟
رفتن به اروپا تقریبا دلیل نمی خواد، کافیه بودجه داشته باشی. کیه که اسم جایی و جاذبه ای رو در ایتالیا، رم، فلورانس، پاریس ، فرانسه، اسپانیا، مادرید، بارسلون، منچستر و لندن، آمستردام، آلمان و حتی دقیقتر اسم جاذبه ها: برج کج پیزا، برج ایفل، آثار باستانی یونان، خیابان شانزه لیزه، ... رو نشنیده باشه
پس دلیل لازم نیست، پولش رو جور کنید و اقدام کنید. ایشاا... که ویزایش هم می آید و می روید
رفتن همانا یکبار نخواهد بود و شما بارها هوس اروپا خواهید کرد
اروپا تو را می خواند