جور وا جور

هر چی گیرم بیاد میزارم و از هر چی خوشم بیاد می نویسم

جور وا جور

هر چی گیرم بیاد میزارم و از هر چی خوشم بیاد می نویسم

راستش دیروز خیلی اذیت شدم از اینکه بنویسم. خیلی ارور میداد سایت و دیشب هم بالا نمی اومد اصلا. اما بزنم به تخته یکی دو ساعته خوب شده و سریعه. دم همه بچه های فنی که درگیر سایت بودن گرم. 

راستش با خودم فکر کردم دیگه براشون به صرفه نیست لابد و میخوام رهاش کنند. من میگم حیفه ولی وقتی بودجه نباشه چه میشه گفت و باید بهشون حق داد

در این اوضاع کساد نوشتن و کاربرانی که ارزش تجاری ندارند، وبلاگه داری پول دور ریختنه

آهای مدیر بلاگ اندیشه کن و راه حلی بیاب

اعتبار و ترافیک سایت روبه چیزی تبدیل کن که هم خودت لذت ببری و هم کاربران


دم شما گرم


داره درباره ما حرف میزنه. یعنی هر کی که لینک میده سئو کاره؟ من که از بی کاری می نویسم و به هر چی خوشم بیاد گیر میدم و حتی لینک میدم. یکی میاد میگه رای خراب کاری لینک داده و یکی دیگه میگه داره لینک بیلدینگ مینکه. تکلیف چیه این وسط؟


"شما که سئو می کنید صرفا برای گرفتن لینک در سایتها حاضر می شوید یا مودبانه یه چیزی می گید و لینک می گذارید یا ربات ها براتون این کار رو می کنند؛ شما قومی خبیث هستید.


آنچه خواندید چکیده دیدگاه هر مدیر سایتی است که به نوعی اجازه مشارکت مخاطب در سایتش را داده است: از پذیرش کامنت و پست در فروم بگیر تا رپورتاژ و نوشتن مقاله و ..."  اینجا و اینم حرف پایانی:


حداقل خاصیت یک لینک این است که راهی برای رسیدن گوگل به صفحه دیگری را باز می کند و این احتمالا به پروسه ایندکس شدن آن صفحه دیگر کمک می کند. همین یک خاصیت باعث می شود که لینکهایی که واقعا هیچ اعتباری دارند نیز بی ارزش نباشند.


پس حالا کامنت بزارید که ای سئو کار خبیث


:(

قناری مست بخون. برای من که به نوعی بچه پاستوریزه به حساب میام و اگه شلوغ کاری هم بخوام بکنم با کمک دوستامه، یه جورایی همه چی این گفتگو تازه بود. حمال!!! خنده دار بود. پرنده بنده خدا رو می کنند حمال تخمهای بقیه قناریها. بخونید شما هم

قناری مست بخون و قناری حمال


کلا با نگه داشتن پرنده در خانه مشکل دارم و همیشه فقط از کنار پرنده فروشی ها رد شد و حتی با کنجکاوی داخلشون رو هم نگاه نکردم. کار جالبی نیست به نظرم


اون دره که میگفتم هم نرفتم. یعنی نشده که بروم. دوستان بدقولی کردند


خب جمعه همه میرن شادی و منم قراره برم یه پارک ملی رو ببینم. این پست رو از قبل زمان بندی کردم و خوش میاد. پارک ملی تندوره در شمال خراسان، شهرستان درگز. زیستگاه پلنگ و اوریال. ببینم چطور میگذره

هیچ تضمینی وجود نداره درباره اش هم بعدا بنویسم علی الحساب می دونید که یک پارک ملی اونجا هست. خود منم نمی دونستم


تجربه خوبی باید باشه خصوصا که این روزها زیاد باران میاد و همه جا حسابی سبز است. بهار است و فصل جفتگیری، شاید آهوها رو مشغول این کار دیدم. چه دیدی دیگه، شاید شد

ظاهرا به شیرینی حساسیت دارم و باید کمتر بخورم. برگه سیب و کشمش این روزها زیاد خوردم و سرم می خوارد و پشت گردنم. چقدر سخته دل کندن از شیرینی. شادم میکنه هر لقمه از شیرینی که میخورم. چی بخورم پس؟

در صفحه وبلاگهای بروز شده ، کمی کنجکاو شدم و همه چهل وبلاگ آخر آپدیت شده همزمان با وبلاگ خودم رو بازدید کردم.  بیشتر آنها وبلاگهایی برای ساپورت سایتهای دیگر هستند و نه بلاگرهایی که برای خودشان می نویسند. کمتر از ده تا واقعا وبلاگ بودند با نویسنده های حقیقی و بقیه یا ربات هستند یا کارمند جایی که می نویسند تا به آن جا لینک کنند. اگر بخواهم طبق محتوا و ارزش گذاری خودم بگویم دقیقا پنج وبلاگ در بین چهل وبلاگ.


البته در مدت بررسی هم دایم ارور 504 میداد. سرور سایت قطعا مشکل داره. خب وضعیت وبلاگ نویسی نگران کننده است.

متوجه شدید دیگه؟ اگه شک دارید خود شما هم چهل وبلاگ آپدیت شده را چک کنید


یعنی نباید در اینجا بنویسم؟

تازه میخواستم فعال بشما


پدیده سال جدید بدون هیچ شکی باران است. آنقدر بارید و آنقدر سیل راه انداخت که هیچ شبهه ای در کار نگذاشت. در این بین اکثر هموطنان شادند و گروه اندکی غمناک سیل. امیدوارم با رونق کشاورزی کمی از فشار اقتصادی موجود بر مردم روستا کمتر بشه و نفس راحتی بکشند

دارم فکر می کنم چه جور جور وا جوری باشه این وبلاگ جور وا جور؟
تا چند روز دیگه مشخص میشه

فعلا خوش باشید
همینجوری می نویسم: جورواجور
خوش باشید