چین غیر از بایدو سرچ انجین های دیگری هم دارد. امروز داشتم وضعیت یک دومین قدیمی فارسی رو بررسی میکردم که دیدم یکی از نتایج در جستجوگری چینی است یعنی این لینک. بایدو سایت اول چین و چهارم دنیا است این روزها از نظر ترافیک.
دلیل ترافیک بالای بایدو جمعیت بالای چین زبانان دنیاست که البته عمدتا در داخل چین و کشورهای دیگر چون تایوان و هنگ کنگ قرار دارند. آیا بایدو می تواند در زبان انگلیسی هم سهام بیشتری از گوگل بگیرد؟
در یک بازی رسمی از نتیجه و داوری نارضی می شویم و به جای بیان اعتراض به شکلی موثر یا کنترل خشم و مشارکت در بزم خشم و هیجان فوتبال، می زنیم آمبولانس را داغون و چشم هوادار را کور می کنیم. حقا که هنوز رشد نکرده ایم
یکی از مشکلات سایتهای قدیمی و بروزنشده فارسی همین به هم ریختگی فونت و انکدینگ سایت است. ممکن است کلی محتوای با ارزش را به همین دلیل از دست بدهیم
تصویر رو از این وبلاگ قدیمی گرفته ام.
از لحظا فنی وب تغییرات گسترده ای داشته و ظاهر سایتها و سلیقه کاربران اصولا دگرگون شده است. حتی فونتهای فارسی بهتری این روزها در سایتها به کار می رود و از روزگاری که فونت تاهوما خدایی میکرد، گذشته است. فونت تاهوما البته هنوز هست. همین ادیتوری که با آن مشغول تایپم هنوز تاهوماست
تغییرات وب حقیقتا زیاد بوده است. امیدوارم ما کاربران جا نمانیم.
اما چرا جانماندن از تغییرات وب مهم است؟
در بحث مارکتینگ ایده های و راهکارهای زیادی مطرح شده اما همچنان سئو مهم است. این متن قدیمی اون روزهای وب رو بخونید. تقریبا همین اهمیت هنوز هم برقرار است. حالا فکرش را بکنید سایت بالا که متنهایش به هم ریخته است آیا شانس جذب ترافیک از گوگل را دارد؟
بگذارید این جور بگویم: این روزها کسی نیست که این عبارت را جستجو کند: طبرستان . نه امروز چنین فردی وجود دارد و نه در گذشته وجود داشته است
سایت فوق به دلیل انکدینگ نادرست شانس جذب ترافیک طبیعی را از دست می دهد. خود من هم از طریق لینکها در سایتی دیگر به این سایت رسیدم و نه از طریق جستجو در گوگل
آقا این روزها هر جا میرم صحبت از نجفی و میترا استاد است. جامعه عوام زده و نیازمند هیجان و سوژه برای کنجکاوی دقیقا به خواسته اش رسیده و خبر داغ همین است: قتل یکی توسط اون یکی.
چه خبرها و رویدادهای مهمی که در پس این خبر داغ سوختند. در همین روزها چند کولبر در غرب کشور کشته شدند، سیل در چند نقطه کشور خسارت به بار آورد و ...
مین استریم لزوما حقیقت را نمی گوید
Main Streem
معرفی سایت به موتورهای جستجو
تا مدتها سایت و خدمات بود که مدعی ثبت سایت با سرعت و دقت بیشتر در گوگل بودند. حتی خود گوگل چنین صفحه ای داشت اما این روزها نوعا خود گوگل سایتها را می یابد
صفحه 404 چیست و چرا طراحی میشود؟
این مفهوم هم این روزها برای کاربران عادی شده است و همان مطلب پیدا نشد خودمان است
وب 2 موجی زودگذر یا آینده وب؟
زمانی هر کاری در وب ارایه میشد یک برچسپ وب 2 هم می چسپوندد در کونش تا باورپذیرتر بشه. همون کاری که احتملا این روزها با کلمه استارتاپ می کنند
تگ چه دارد؟ - What's in a Tag
تگ یا برچسپ گذاری هم بین کاربران زمانی رایج بود اما امروز بیشتر دست وبمسترهاست
وب فارسی به چه سمتی می رود؟
وب فارسی به سمت خاصی نمی رود مشغول کپی کردن ترندهای خارجی است. خرید و فروش انلاین هرچند که زیاد شده است
سایت های فلش و موتورهای جستجوگر
یک زمانی فلش خدا بود اما این روزها موش هم نیست
هر چقدر که تیغ می برد!
هنوز هم در قراردادهای طراحی سایت هر چقدر که تیغ می برد، کارساز است.
موتور جستجو چگونه کار می کند؟
دیگه باید این روزها گفت که گوگل چگونه کار می کند
تا تموم نشده لینکش رو میزارم برید خودتون تیترهای دیگه رو هم بخونید
اینترنت، شهر برفی!
این تیتر رو خوشم میاد. دارد روی ثبت آمار در اینترنت و وب حرف میزند. ساده ترینش IP است
گوگل چیزهای زیادی از ما میداند
همان اوست بیگ برادر
BIG BROTHER
:)
پرسپولیس برد و رفت فینال جام حذفی. دیگه این حرفها که داره از پرسپولیس حمایت میشه رو قبول ندارم. حتی اگر اخراج ها نادرست هم بود، نتیجه که همچنان صف صفر بود چرا بازیکن سپاهان پنالتی را خراب کرد؟
اگه گل میشد شانس پرپولیس بسیار کم میشد، خرابش کردند و دیگر این را نمی شود به حساب حمایتها از پرسپولیس دانست
حالا اینکه میگم نویسنده جوگیر نشید یه وقت. چه تیپ نویسنده یا بلاگری هستید؟ از اون آه و ناله کنهای عاشق یا از اونا که برای هدف خاصی می نویسند یا نویسنده کاری شرکتی؟
دسته بندی رو داشتید : :)
من از نوشتن هدف دارم و داریم همین سبک نوشتن خودمانی رو تمرین می کنم
و البته به دنبال به هم رخیتن روزمرگی هام هم هستم
شاد باشید
تو رو خدا ببینید به چی می گفتند لیست کامل در آن زمان: لیست کامل سایت های فارسی زبان برای آموزش زیان های برنامه نویسی
آیا تهیه چنین لیستی در این روزها خنده دار نیست؟
وقتی خیلی راحت می توان جستجو کرد و دقیقا پاسخ هر سوال را یافت. هر بار هم به سایتی مختلف رفت. یا آنکه برخی کاربران توئیتر دایم در حال معرفی منابع جدیدند یا در سایتهای مثل دیگو با بقیه به اشتراک می گذارد. حتی دوره سوشال بوکمارکینگ هم گذشته و دیگو یک سطح بالاتر از خدمات آنهاست. یا پاکت که همین کار را می کند و می توان سایتهای مورد علاقه رو شیر کرد
به نظرم دوره دادن لیست کامل گذشته و فقط می توان گفت از این سایتها خوشم اومد و بفرمایید اینم لیستش. بیشتر می خواهید خودتون بگردید و بابا سلیقه تون سایت پیدا کنید
امروز یه مقاله درباره بیماری لوپوس خوندم. اسمش برام جالب بود در ابتدا اما بیشتر که خوندم کاملا دستم اومد اصلا ازش چیزی نمیدونستم و ظاهرا گاهی همچین حس گرگرفتگی رو تجربه کرده ام.
"لوپوس یک بیماری مزمن خود ایمنی است که در آن سیستم ایمنی بدن بیش فعال شده و به بافت های سالم و نرمال حمله می کند. در نتیجه این اتفاق، علائمی نظیر تورم، التهاب، آسیب به مفاصل، پوست، کلیه ها، خون، قلب و شُش ها می شود. لوپوس سبب می شود تا سیستم ایمنی بدن قادر به تشخیص تفاوت میان آنتی ژن و بافت سالم نشود. این مسئله سبب می شود تا آنتی بادی ها نیز مستقیما به سراغ بافت های سالم رفته و سبب آسیب رساندن به آن شوند که در نتیجه آن درد، تورم و التهاب پدید می آید."
اصل مقاله: آشنایی با بیماری لوپوس
تورم و التهاب رو خوب به یاد داشته باشید. یه نفر با تجربه این بیماری نوشته: متاسفانه آشناییِ زیادی باهاش دارم. لوپوس بیماریه بدیه وقتی شعله ور میشه. اما قابل کنترل که بیشتر از 90 درصد از بیماران بصورت نرمال به زندگی ادامه میدن و بچه دار میشن.
خشم و ترس و افسردگی و استرس و کلی تغییرات روانشناختی به دنبال داره و زندگی فرد رو مختل میکنه. لوپوس بیماری است که می‌تواند تقریباً هر اندامی را در بدن مبتلا نماید. این بیماری علائمی را بوجود می‌آورد که می‌تواند بسیار متفاوت باشد. درک لوپوس قسمت مهمی از درمان آن است. درمان قطعی برای لوپوس وجود ندارد. بسیاری از مردم با وجود لوپوس می‌توانند زندگی سالم و فعالی داشته باشند.
برای من این خارش و سرخی و التهاب در قستمهای حساس میانی بدن اتفاق میفته و دیوانه میشم. داغ میشم و ریختن آب سرد هم کمکی نمیکنه. خارش شدید و داغی بیش از حد اذیتم میکنه. همین مسئله باعث شده که من نوعا شورت نپوشم تا جریان هوا در بین پاهام مدام برقرار باشه و کمتر دچارش بشم
شما تجربه چنین بیماری رو داشته اید؟
یه زمانی تا مطلبی در وب می نوشتی و برای چندتا دوست می فرستادی معروف میشدی. به سرعت لیستهایی مانند این ساخته میشد و همه کپی می کردند. دلیلش هم نبود سایتها و محتوای خصوصا آموزشی بود. هر کی هر ایده ای رو می چسپید می شد استاد مسلم همان ایده و بعدها شاید به نوایی هم می رسید.
رقابت در روزهای اول بر سر این بود که کی چی داره؟ این روزها اما رقابت بر سر اینه که کی بهتر داره و اون دوره اولیه رو گذروندیم
یه دوره میانی هم این وسط بود: دوره ای برای آنها که هبتر ارایه می کردند اما دیگر بهتر ارایه کردن مزیت نیست چون کلی سایت هست که برای بهتر ارایه کردن محتوا به بقیه کمک می کنند.
این روزها باید شهرت را ساخت. همچنان محتوا مهم است اما باید محتوا را به مخاطبی که قرار است شهرت را برای ما بسازند، برسانیم.
برخی روشها:
ای کاش به کرج و شهرهای اطراف تهران بیشتر بها داده بشه تا شرکتهای آی تی در اونجا رشد کنند. من مطلبی درباره این کتاب میخوندم که به سایت شرکت پیشرو رسیدم. شرکت در شهرک اندیشه در جنوب غرب تهران. بین شهریار و فردیس قرار دارد
خود شهریار نزدیک به یک میلیون سکنه دارد و بخش عمده آنها برای کار به تهران می آیند. یعنی این حجم از افراد که در شهریار، اندیشه، فردیس و کرج ساکن هستند، شاید نزدیک به سه میلیون نفر، باید همه جور خدمات را درست از پایتخت دریافت کنند؟
ضعف در چیست؟ ناآگاهی مشتریان یا ضعف مجریان؟
صفحه خدمات آنها را که نگاه می کنم، خدمات متوعی ارایه می دهند و مشتریان مختلفی نیز دارند
به گمانم یکی از راههای کم شدن هزینه ها همین سپردن کارها به مجریان خارج از تهران است. امیدوارم هیمنطور هم بشود
شانزده سال قبل خانم ایرانی چنین مطلبی طولانی را برای کمک به خوانندگان وبلاگش نوشته است: بخوانید
فکر کنم خود منم از دنبال کنندگانش بودم و اما چه شد؟
پرشین بلاگ چندبار در این میان پوکیده است
خیلی از کاربرانش مهاجرت کردند و رفتند و اینک در کشورهای دیگر به انگلیسی می نویسند
سرویسهای جدید برای بلاگ نویسی آمد. پرشین بازی رو به بلاگفا و بعدها میهن بلاگ باخت اما هنوز زنده است
سرویسهای جدید مثل ویرگول هم آمده اند اما معلوم نیست که چه بشود
حال و حوصله نوشتن هم نیست
همین خود من تا این چند خط رو می نویسم ذله میشم. چیه اصلا همینجوری واسه خودت بنویسی؟
فرهنگ دهخدا میگه: پرت و پلا. سخنان یاوه و بیهوده . حرف مفت . دری وری .
حقیقتا خود تعریف دهخدا هم نیاز به تعریف دارد: پرت و پلا یعنی چه؟ یاوه؟ دری وری؟
باید در توضیح یک مفهوم از ساده ترین عبارتهایی که هر سخنور زبانی می دان بهره گرفت
چرا می گوییم یک مشت حرفهای چرت و پرت؟
و بخونید
هروَخ اعصابم خورد میشه زمین و زمان ُ به فحش میکشم. الآن اعصابم رنده شده، باس چیکا کنم؟
هر وقت اعصابم خورد میشه به زمین و زمان فحش میدم. الان هم اعصابم رنده شده، باید جه کار بکنم؟
اصطلاح رنده شده و به فحش کشیدن جالبند
یه پرت و پلایی دیگر
به طور کلی از آن وبلاگهایی که مطالب دیگران را کپی می کنند و در عین حال خوشحالند چرت و پرتی در وبلاگ شان قرار داده اند، متنفر هستم.
به گمانم هیچ کس از این رویه خوشش نمی آید. دوست گرامی بی جهت وقت خود را صرف کپی کردن مطالب دیگران نکنید. پاینده باشید
نویسنده دختری ملوس
به نظرم این جمله رو باید جدی گرفت. کویت: ایران و آمریکا در حال کاهش تنش هستند. کویت کشوریه که طعم و مزه جنگ رو خیلی خوب احساس کرده و بعد از حمله صدام، دیگه از صحنه سیاسی حذف شد و عملا همچنان در حال باج دادن به آمریکاست.
این حرف رو وقتی اونا میگن باید تامل کرد
حکومت ما کی سر عقل میاد؟
