جور وا جور

هر چی گیرم بیاد میزارم و از هر چی خوشم بیاد می نویسم

جور وا جور

هر چی گیرم بیاد میزارم و از هر چی خوشم بیاد می نویسم

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوستی» ثبت شده است

جدیدا با یکی دوست شدم. جذابه. دوستِ دوست که نه، آشنا بگم بهتره. بعد از صحبتهای مختلف موضوع به درس و کار رسید. میگم چه کار میکنی میگه از جیب بابام میخورم! میگم چی خوندی میگه دیپلم ردی هستم


هر جور برنداز کردم دیدم این طرز بیان و این نوع رفتار و این سلیقه در انخاب لباس به یک دیپلم ردی نمی خوره

فهمیدم سرکارم گذاشه و رفته تو فاز ظنز. این شد که چیزی نگفنم.

البته گفتم. اینو گفتم که فهم و شعور آدمها از زندگی و کار و دوستی مهمه نه مدرک

ولی پیداست که برام مدرک مهمه چون در جامعه ما که فرصتهای محدودی پیش رو هست یک جوان بالاخره باید به نوعی نشان داده باشد که تلاش کرده. اگه مدرک ندارد چه دارد؟ کتابهای زیادی خوانده، موسیقی دان است؟ مهارتهای کسب و کار دارد؟ زبان می داند؟ و هر چیزی دیگری که نشان دهد به بطالت نگذرانده


به هر حال بعد از چند روز خودش زبان وا کرد که بعله ارشد فلان خوندم و باقی ماجرا

ما همه بر اساس مجموعه ای از داشته ها انتخاب می شویم، یکیش مدرک داشتن یا نداشتنه اما مهمتر از اون شخصیت خود ما، میزان فهم از زندگی است. این پکیج باید با شرایط قابل قبول اقتصادی هم ساپورت شود.


یه دفعه پیشنهاد شد که بزنیم بیرون و بریم کوههای اطراف شهر. با اکراه پذیرفتم اما چه خوب شد که پذیرفتم. روز خوبی بود و حسابی خوش گذشت. با اونکه در گوشه و کنار ایران این روزها ترس از سیل هست اما مردم انگار نه انگار، بی خیال، ماشینها رو کنار رودخانه پارک کرده، چادر زده و مشغول خوردن و کپ و گفت بودند. البته آب شفاف بود و اونقدر زیاد نبود که ترسناک به نظر بیاد. 

ولی جدا دوست داشتم با یه دختری که ازش خوشم بیاد همچین جای باصفایی برم ولی نیست دیگه. جدا صحبت از عشق و دوست داشتن خاص نیستا. همین که دختری باشه اهل سفر و گفتگو و یه چیزهای مشترکی باهم داشته باشیم. چه کنیم دیگه. نمیدونم حالا اول شاسی بلند میاد یا دختر. نظر شما؟

نکته: در پاسخ به خودم و اون عشق به شاسی بلند باید عرض کنم که امروز با پراید همچین جایی رفتیم. خلاصه اگه اهلش باشی، پیاده هم میری. زور نزن عزیزم.


ارغوان دره، مشهد

ارغوان دره، مشهد. عکس از باشگاه کاوشگران